در آن زمان در تیم خردسالان افسر که تیم وابسته به باشگاه تاج بود با عباس کردنوری، حسین فرزامی، عادلخانی و... همبازی بود ، بعد از مدتی هم در تیم جوانان اقبال زیر نظر ناصر عظیمی یکی از زحمتکشان این رشته ورزشی فوتبال بازی کرد که بهتدریج در این تیم به عنوان مربی بازیکن به فعالیت ورزشی ادامه داد.
تیم اقبال که محمدعلی صنعتکاران مدیر آن بود ابتدا در دسته دوم فوتبال فعالیت داشت که بعد از صعود به رقابتهای دسته اول با این تیم قهرمان تهران شدند . در سن 26 سالگی فوتبال را کنار گذاشت و به حرفه مربیگری روی آورد و اولین بار نیز در زمانی که در تیم اقبال عضویت داشت در یک کلاس مربیگری بینالمللی شرکت کرد.
سابقه مربیگری خود را در ایران بیان کنید؟
- در جام تخت جمشید با ابومسلم و برق شیراز کار کردم و در ردههای ملی با تیمهای نوجوانان، جوانان و امید فعالیت داشتم، بعد از انقلاب نیز به عنوان مربی تیم ملی برای جام استقلال لیبی به همکاری دعوت شدم.
فعالیت شما با تیم استقلال در چه زمانی بود؟
- بعد از انقلاب در کنار منصور پورحیدری هدایت این تیم را برعهده داشتیم، اما با مشکلات زیادی روبهرو بودیم. ورزش در آن دوره اولویت اول نبود و بودجه کافی در اختیار آن قرار نمیگرفت تا تیمهایی مانند استقلال و پرسپولیس به خوبی حمایت شوند.
در مورد حضورتان در مجارستان توضیح دهید؟
- در سال 1362 برای سرمایهگذاری در بخش خصوصی به همراه خانواده عازم کشور مجارستان شدیم.بعد از حضور در بوداپست در دانشگاه بوداپست یک دوره درجه یک ورزشی را پشت سر گذاشتم سپس فعالیت خود را با باشگاه واشاش آغاز کردم.
در ابتدا فعالیت خود را از کدام رده سنی آغاز کردید؟
- در آن زمان من به عنوان مربی دروازهبانهای تیم نونهالان واشاش شروع کردم. کار در آن برهه برایم بسیار دشوار بود، زیرا باید در پشت دروازه نه در زمین اصلی تمرین میکردیم.
در روزهای نخست تنها با 2 نفر تمرین میکردم در ابتدا نیز به زبان مجاری آشنایی کافی نداشتم و بهتدریج مجبور بودم هم تمرین کنم هم به کلاس زبان بروم. بعد از چند هفته نفرات دروازهبانان به 18 نفر افزایش یافت که بعدها از بین این نفرات 3 دروازهبان برای تیم ملی جوانان مجارستان انتخاب شدند.
کار اصلی مربیگری را در واشاش چگونه آغاز کردید؟
- در همان سال بعد از اخراج مربی نونهالان واشاش رهبری این تیم را به من سپردند که در زمان ابتدای فصل این تیم در میانه جدول قرار داشت بعد از پایان مسابقات تیم نونهالان واشاش قهرمان شد.
بعد از این موفقیت در سال 84 به عنوان سرمربی تیم جوانان واشاش فعالیت خود را ادامه دادم بعدها نیز به عنوان کمک مربی تیم اول واشاش و مربی تیم دوم این باشگاه با مبلغ 3 هزار دلار در سال به کار خود ادامه دادم.
در چه سالی به سوئد نقل مکان کردید؟
- در سال 1992 من به عنوان اولین مربی خارجی در سوئد آغاز به کار کردم در آن کشور نیز با تیمهای پایه مقامهای زیادی را بدست آوردم.
آیا تاکنون برای حضور در تیم ملی به عنوان سرمربی دعوت شدهاید؟
- در زمان مهندس فراهانی قرار شد به همراه «روکر» که در آن زمان در لاتزیو دستیار اریکسون بود با فدراسیون فوتبال ایران وارد مذاکره شویم، اما علیرغم این که به توافقات نهایی رسیده بودیم شرایط برای حضور ما مهیا نشد.
با کدام انگیزه تیم راهآهن را برای هدایت در لیگ برتر انتخاب کردید؟
- من به خاطر بیماری مادرم به ایران برگشتم و از طریق عبدالعلی چنگیز، مربیگری راه آهن به من پیشنهاد شد. به دلیل این که راه آهن از جمله تیمهای سازنده فوتبال کشور به حساب میآید و استعدادهای فراوانی در این باشگاه مطرح شدند، معیار انتخابم این دیدگاه بود.اصولاً معتقد هستم وقتی که در باشگاهی شرایط بکر باشد برای کار در آن انسان ارضا میشود، زیرا در آنجا حاصل کار خودش را میبیند، راهآهن نیز این گونه تیمی بود.
به طور مثال اگر قرار باشد ما تابلویی را برای خود ترسیم کنیم قطعاً اگر اثر خود ما باشد زیباتر خواهد بود تا از روی کپی نقاشی کنیم.
بحث مالی چگونه بود؟
- به جنبه مادی فکر نکردم و قرارداد سفید امضاء کردم.
به نظر شما فوتبال ایران نسبت به گذشته پیشرفتی داشته است؟
- از دید کارشناسی و تخصصی خودم بعد از سالها دوری از ایران و مقایسه یکباره در این 22 سال اولین چیزی که حس کردم فوتبال ایران هنوز تفکر حرفهای و ساختار حرفهای ندارد. فکر فوتبال ایران آهسته است، دلیل افتوخیزهای تیم ملی به همین موضوع بستگی دارد.
تفاوت فوتبال کنونی ما با دهه پنجاه را شرح دهید؟
- قطعاً تفاوتهای بسیاری دارد در حال حاضر تیمها بیشتر تمرین میکنند، تغذیه نسبت به گذشته بهتر شده ارتباط با فوتبال حرفهای بیشتر شده، توانایی جسمی افزایش پیدا کرده است ولی نسبت به این زمانبندی فوتبال ایران رشد نکرده است.
در حال حاضر در مقایسه با عربستان، کره جنوبی ، ژاپن و دیگر کشورهای همسایه میبینیم که این کشورها قوس صعودی فراوانی داشتهاند در حالی که در گذشته فوتبال آنها در سطح پایینتری نسبت به فوتبال ایران بوده است.به طور مثال امارات فوتبال را با مهاجرانی آغاز کرد که بعدها پدر فوتبال این کشور لقب گرفت، اکنون میبینیم که این کشور یکی از حریفان قدر فوتبال ایران است.
میتوانید در این زمینه به نمونههای دیگر اشاره کنید؟
- بله فوتبال ترکیه کشوری که در همسایگی ایران قرار دارد در سالهای اخیر پیشرفت چشمگیری داشته است. البته بخشی از این موفقیت به واسطه نزدیکی فوتبال ترکیه با فوتبال اروپا بوده است.اصولاً نه فقط فوتبال ایران بلکه فوتبال آسیا نیز به خاطر عدم ارتباط با فوتبال حرفهای دنیا از تمام جنبهها دارای تفاوت چشمگیری است.
برای رسیدن به موفقیت در فوتبال در چه راهی باید گام برداشت؟
- تا زمانی که فوتبال ما ساختار درستی نداشته باشد به موفقیت نمیرسد، زیرا در کشورهای پیشرفته فوتبال در درجه اول ساختار معنی دارد و جایگاه مربی در آن ساختار قرار میگیرد و مشخص میکند ارزشهای یک مربی تا چه اندازه مهم است این که مربی خارجی باشد یا ایرانی این موضوع اصلاً مهم نیست.
به نسبت ساختار فوتبال باید آدم مناسبی را پیدا کرد و باید بدانیم از این شخص چه میخواهیم، آن زمان تیم ملی هویت پیدا میکند و میتوانیم روی آن نظر بدهیم.در حال حاضر بازیهای تیم ملی بسیار پرنوسان است و این به مربی تیم ملی برنمیگردد بلکه به ساختار فوتبال ایران بستگی دارد.
آیا علاقهمند به مربیگری در تیم ملی ایران هستید؟
- من به هر شکل ممکن به عنوان یک ایرانی افتخار میکنم سهمی در فوتبال ایران داشته باشم ولی همانطور که گفتم تا ساختار مشخصی این تیم پیدا نکند نه تنها من بلکه هر مربی دیگری موفق نمیشود.
به عقیده شما بهترین سیستم در فوتبال کنونی دنیا چیست؟
- در حال حاضر سیستم در فوتبال حرفهای دنیا متناسب با ارزشهای تیمی و خصوصیات تیمهای حریف تعبیر میشود قطعآً با اعدادی شروع میکنید که آن اعداد پایدار نیستند، ارزشهای فردی و تیمی تیم مقابل میتواند این اعداد شما را جابهجا کند. سیستمهای تابع تغییرات بازی هر تیم است.
در راهآهن چه سیستمی را در زمین پیاده میکنید؟
- در راهآهن سعی کردهام که از ارزشهای بازیکنان تا آنجا که ممکن است باروری بگیرم و این به معنای سیستم خاصی نیست.
در حال حاضر مجموعه تیم ما دارای توانمندی است که در داخل میدان خوب حفظ توپ میکند ولی متأسفانه در نتیجهگیری به همان اندازه که صاحب توپ است قدرتمند نیست.ظرفیت تکنیکی، ظرفیت فیزیکی و تجربه یک تیم و هماهنگی این سه ظرفیت میتواند درصد نتیجهگیری را بالا ببرد.
فوتبال در دنیا را چگونه ارزیابی میکنید؟
- در حال حاضر فوتبال حرفهای در دنیا به صورت یک صنعت اداره میشود. به طور مثال یک مربی مثل فرگوسن سالهاست که کار میکند و موفق است البته این بدان معنا نیست که همه چیز در وجود این مرد خلاصه میشود بلکه تشکیلات حرفهای و منسجم و منظم در باشگاه باعث میشود که منچستر یونایتد در تمام دورهها و زمانبندیها کیفیت برتر را حفظ کند و قطعاً در این مقوله نقش مربی نیز قابل ارزش است و میبینید که منچستر یونایتد هیچگاه در رده آخر قرار نمیگیرد، از این دسته تیمها زیاد هستند آرسنال، میلان، بارسلونا همگی با ساختار منسجم و منظم همیشه در یک خط حساب شده زندگی حرفهای خود را ادامه میدهند.
مربیان کنونی چگونه باید اطلاعات فوتبال خود را به روز برسانند؟
- در فوتبال حرفهای دسترسی به منابع برای تازهنگه داشتن معلومات کار سادهای است. در حال حاضر کتابها و تحقیقات زیادی در زمینه فوتبال منتشر میشود که قابل دسترسی است.در حال حاضر خودم شخصاً عضو اتحادیه مربیان اسکاندیناوی هستم و برایم نشریات ماهانه ارسال میشود و در نشستهای سالیانه و در کنفرانسهای تحقیقاتی و در کلاسهای پیشرفته به بحث و تبادل نظر میپردازیم. به عقیده من صرفاً تنها حضور در کلاسهای مربیگری و بالا نگه داشتن معلومات تازه و نو کافی نیست.
البته توفیق مستمر در چارچوب لباس مربیگری در فوتبال حرفهای به عوامل زیاد دیگری نیز بستگی دارد. ضمن این که شایستگی فرد مطرح است فاکتورهای که مربی موفق باشد مورد نیاز است.
به نظر شما فوتبال ایران میتواند زمانی به سطح فوتبال کره و ژاپن برسد؟
- فوتبال ما پتانسیلی فراتر از این دو کشور را دارد و میتواند در این راه قرار گیرد، اما بسیار دشوار است این موضوع و پیشرفت فوتبال به خیلی از مسائل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در کشور بستگی دارد.
آیا شما مربی توصیهپذیری هستید و اجازه دخالت در کار فنی را میدهید؟
- در این بخش توصیهپذیر نیستم ولی عقاید را گوش میدهم، اما اجازه دخالت در کار فنی را به هیچ عنوان نمیدهم.